«رفع تحریم» در برابر حمایت از «معامله قرن» | سودان و سراب پیشرفت
به گزارش بینالملل خبرگزاری رسا، دفتر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از درخواست عبدالفتاح البرهان رییس شورای انتقالی سودان از امارات برای ایفای نقش واسطه با هدف دیدار با نتانیاهو در اوگاندا و هماهنگی با کاخ سفید خبر داد.
مفاد این درخواست، عادی سازی روابط با اسرائیل در مرحله انتقالی با مشارکت نیروهای آزادی و تغییر است. به دیگر بیان، سودان با این سیاست به محور آمریکایی تبدیل میشود تا آمریکا در مقابل، تحریمها علیه سودان را برطرف کند.
آمریکا از 1993م، سودان را به لیست کشورهای حامی تروریسم اضافه و تحریمهای سنگینی را علیه این کشور وضع کرد. با فروپاشی حکومت عمر البشیر، نتانیاهو اعلام کرد که افقهای جدیدی فراسوی سودان در مسیر توسعه و پیشرفت گشوده شده است. فارغ از همراهی کشورهای عربی با پروژه معامله قرن، اجازه سودان به عبور هواپیماهای اسرائیلی از خاک این کشور در ازای وساطت اسرائیل میان سودان و آمریکا حاکی از گرایش مشترک شورای نظامی و جریان «آزادی و تغییر» برای تبدیل سودان به ملک طلق آمریکا، اسرائیل و امارات در برابر گشایشهای اقتصادی هستند.
بدیهی است که سودان تنها به چشم یک کشور حاشیهای در قاره آفریقا و دولتی کماقتدار در معادلات خاورمیانه از سوی مقامات اسرائیل مورد توجه قرار نمیگیرد بلکه هدف، غارت ثروتها با ایجاد اختلاف داخلی و جدایی جنوب سودان است.
پیشتر، انور سادات در پیمان صلح با اسرائیل (کمپ دیوید) مسیر نفوذ آمریکا و اسرائیل در مصر و قاره آفریقا را گشود تا این دو کشور استکباری به همراه اتیوپی، استثمار ثروتهای مصر و محرومیت آن از امکانات را در پیش گیرند. سخنان اخیر نتانیاهو مبنی بر آنکه «آفریقا به دامن اسرائیل بازگشت» حاکی از پایان اقدامات تاریخی جمال عبدالناصر و تاثیر آن در کشورهای آفریقایی است؛ اقداماتی ضد اسرائیلی که تا مدتها رژیم صهیونیستی را به عزلت کشانده بود.
در همین راستا، مایک پمپئو، با دعوت از عبدالفتاح البرهان برای سفر به واشنگتن، ژست حمایت از سودان و همان شیوه برخورد با مصر را در پیش گرفته است. رییس شورای انتقالی سودان نیز نادانسته پا جای سیاستهای سازشکارانه انور سادات گذاشته تا بلکه اسرائیل نقش واسطه پیوند روابط سودانی ـ آمریکایی را انجام دهد.
شعار «صلح برای دستیابی به شکوفایی و توسعه» که تا چندی پیش بر زبان انور سادات جاری میشد، اکنون در پوششی نو از سوی البرهان عرضه میشود. گویا عمر البشیر که به گفته صلاح غوش، رییس سرویس اطلاعاتی سودان، سالها مزد خوش خدمتی به اسرائیل را با حبس و زندانی شدن بازپس گرفته است، درس عبرتی برای البرهان نشده و گمان میکند که با اجرای دستورات دیکته شده آمریکا و غرب، مشکلات اقتصادی سودان در اندک زمانی حل خواهد شد؛ آرزویی که بسیاری از سازشکاران با خود به گور بردند.
به نظر توسعه، پیشرفت، امکانات و رفاه به تصویر کشیده در رسانههای غربی، نه تنها اذهان ملتهای افریقایی را شستشو داده بلکه مقامات عربی را نیز تخدیر کرده است. جریان «آزادی و تغییر» به صراحت اعلام میکند که در مرحله انتقال قدرت، سازش با هر کشوری که به رشد و توسعه سودان کمک کند، امری معقول و پذیرفتنی است.
نتیجه اندیشه توسعهطلبانه، حضور نیروهای سودانی در ائتلاف عربی به رهبری عربستان برای کشتن مردم بیگناه یمن است. تبعیت کورکورانه سودان از امارات و عربستان و اجرای سیاستهای صندوق بینالمللی پول، ثروتهای ملّی را نابود کرده و مردم را به مرز فلاکت و بدبختی و دولت موقت را نیز به مرز سقوط و سرنگونی کشانده و این عاقبت همپیالگی با مستکبران است.
رویای تبدیل سودان به کشوری مدرن و پیشرفته، همان نقطه اتکای استکبار برای استثمار ثروتها است. بیشک، هر کشوری بایست نسبت خود با ایده پیشرفت را تعیین و از نگرگاه خویش به مسأله پیشرفت و توسعه بنگرد. همچنین بهرهوری از مولفه قدرت برای مانع شدن در مسیر دخالت دیگر کشورها در امور داخلی، ارتقای سطح سلامت، افزایش میزان رفاه اجتماعی و ... تاثیر بسزایی را در انسجام یک کشور ایفا میکند. نگاه به بیرون نتیجهای جز فرو رفتن در مشکلات بیشتر را به همراه نخواهد داشت.
مقامات سودانی به ویژه در چنین شرایطی باید به خوبی بدانند که اتکا به توان داخلی و دستیابی به وحدت برای تشکیل دولت ملّی به جای فرمانبرداری از بیگانگان، کلید حل مشکلات است. اسرائیل و آمریکا پیش از این با صدام حسین، معمر قذّافی، عبدربه منصور هادی همان کردند که اکنون با سازشکاران انجام خواهند داد. عادیسازی روابط اگر سودی داشت، اکنون معامله قرن به مرحله اجرا در نمیآمد.
اسرائیل سالهای متمادی، محمود عباس رییس تشکیلات خود گردان فلسطین را برای مذاکرات پنهانی و اشکار فراخوانده و وعده رفع تحریمها، شکوفایی اقتصادی و برپایی دولت دموکراتیک را به او داد اما در پایان، معامله قرن را رونمایی کرد. جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همانانی هستند که دستانشان به خون هزاران بیگناه آلوده است. پروژه سازش، همانند پروژه معامله قرن به شکست خواهد انجامید و این روسیاهی تنها برای مقامات سازشکار عربی باقی خواهد ماند. تاریخ در مورد خیانتهایی که رهبران مرتجع عربی به امت اسلامی انجام دادند، قضاوت خواهد کرد.